ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار
منو از خاطره کم کن ٬ تا ابد خدا نگهدار . . .
می روم شاید کمی حال شما بهتر شود
می گذارم با خیالت روزگارم سر شود
خدا حافظ برای همیشه . . .
این قصه هم رسیده به پایان خداحافظ
جان شما و خاطره هامان خداحافظ
من میروم بدون تو اما دعایم کن
خداحافظ همیشه سخت ترین کلمه است برای بازگفتن… بر لب که بیاید دیگر باید رفت !
.
.
.
نمیتونم ببخشمت دور شو برو نبینمت تیکه ای بودی از دلم گندیدی و بریدمت
خدا حافظ
.
.
.
ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار / منو از خاطره کم کن ٬ تا ابد خدا نگهدار
این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم خداحافظ نا مهربون میخوام ازت دل بکنم
سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم این جمله رو اینقد میگم تا که فراموشت کنم
خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی
خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!!
همیشه از همان ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم و کابوس خداحافظی را میدیدم اکنون شد آنچه نباید میشد … خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ
فکر میکردم آنقدر از نگاهم بیزار شده ای…که دور دور رفته ای…اما دور شده بودی تا پا به پا شدنت را نبینم…و اشکهای خداحافظی را !!
تو که میدانستی با چه اشتیاقی…خودم را قسمت میکنم…پس چرا …زودتر از تکه تکه شدنم…جوابم نکردی…برای
خداحافظی …خیلی دیر بود…خیلی دیر !!
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم
و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟ چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
میروم شاید کمی حال شما بهتر شود میگذارم با خیالت روزگارم سر شود
خدا حافظ برای همیشه
میرم ولی بدون یکی
خیلی تو رو دوست داره
یکی که از دوریه تو
سر به بیابون میزنه
خدانگهدار عزیزم
خدانگهدار عزیزم
دارم میرم از این دیار
اینجا کسی منو نخواست
تو هم منو تنها بذار
خدا حافظ گل مریم گل مظلوم و پر دردم نشد با این تن زخمی به آغوش تو بر گردم
نشد تا بغض چشمات رو به خواب قصه بسپارم از این فصل سکوت و شرم غم بارون رو بردارم
تو این رویای سر در گم خدا حافظ گل گندم
تو هم بازیچه ای بودی تو دست سرد این مردم
خدا حافظ گل پونه که بارونی نمیتونه
طلسم رو بر داره از این پاییز دیوونه
از زندگیت بیرون میروم برای همیشه
مثل همیشه عقربه ها نمیزارن حرف بزنم . خیلی دیره . میدونستم دیر میشه . اینو از همون سلام اول فهمیدم
تا دیر نشده خداحافظ
گفتی محبت کن برو باشد خداحافظ ولی رفتم که تو باور کنی دارم محبت می کنم
اگه گفتم خداحافظ، نه اینکه رفتنت ساده است نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جاده است خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها بدونی بی تو و با تو همینه رسم این دنیا
باور کن که نیازی نیست به یاد کسی که نیست ……
اولش ترسناک ، بعد دردناک ، و بعد آزاد و رها و شاد ………..
فراموش می کنم! خدا حافظ
از تو تنها یک حس
مانده با من امشب
که تو را گم بکنم
پیش بیهودگی احساسم
آخرین بار،
سلام.
آخرین بار،
خدا حافظ تو
قصه به پایان رسید و من همچنان در خیال چشمان سیاه تو ام که ساده فریبم داد ! قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم خداحافظ …..
برو ای خوب من ، هم بغض دریا شو ، خداحافظ !
برو با بی کسی هایت هم آوا شو ، خداحافظ !
تو را با من نمی خواهم که « ما » معنا کنم دیگر …
برو با یک « من» دیگر بمان « ما » شو ، خداحافظ !
و من از تو جدا ماندم ولی ای کاش میمردم
برو دیگر که دل از غم رها کردم
خداحافظ…خداحافظ که دیگر بر نمیگردم!
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
اس ام اس و پیامک خداحافظی،
،
:: برچسبها:
اس ام اس های شروع سال حدید ,
اس ام اس جدید فراموشی و دل کندن,